Max Ernst_ ماکس ارنست

Max Ernst was born on 2 April 1891 in Brühl, near Cologne, the first son of Philipp Ernst, teacher of the deaf and amateur painter, and his wife, Luise, née Kopp. Max Ernst never received any formal artistic training. In 1910-1914 he studied philosophy and psychiatry at Bonn University and took a deep interest in
painting.




Max Ernst. Sign for a School of Monsters. 1968. Oil on canvas. 88 x 115 cm. Private collection



ایده های خوب ، اتفاقی به دست می آیند.
نقاشی برای من سرگرمی  زینت بخش و شکل دادن ابتکاری به حقایق ملموس نیست، بلکه  آفریننده، کاشف و آشکار کننده است.
 

ماكس ارنست/ نقاش، پيكره ساز و طراح آلماني/1976-1891

ماكس ارنست نقاش آلمانى الاصل فرانسوى كه يكى از بنيانگذاران اصلى نهضت «سوررئاليسم» است در سال ۱۸۹۱ به دنيا آمد. در سال ۱۹۰۹ وارد دانشگاه «بن» شد و در رشته هاى فلسفه، روانكاوى و تاريخ هنر تحصيل كرد. ضمن تحصيل به نقاشى علاقه مند شد و تصميم گرفت حرفه نقاشى را  برگزيند.  ابتدا با آثار ون گوگ، سورا، ماتيس، گويا، گوگن، كاندينسكى و همچنين استريندبرگ، داستايوسكى و نیز با افکار نيچه آشنا شد. در سال ۱۹۱۳ به اتفاق شاگال، دلونه، كاندينسكى و كلى در يك نمايشگاه گروهى شركت كرد. در سال ۱۹۱۹ با ژان آرپ آشنا شد و نهضت «دادا» را بنيان گذارد.
. ضمن ديداري از پاريس(1913)، با نوگراياني چون دلونه، ماكه، آپولينر و آرپ آشنا شد. گروه دادا را در كلن بنيان گذاشت(1919). بعدها به سوررئاليست ها پيوست (1924). چند سالي را در آمريكا گذرانيد (1941-1956) و سرانجام در فرانسه اقامت گزيد.
در سال ۱۹۲۱ آندره برتون به منظور قدردانى از  او نمايشگاهى از كارهاى كلاژش  ترتيب داد. سال بعد  به پاريس رفت و در آنجا مستقر شد و به سوررئاليست هاى فرانسوى چون آندره برتون، پل الوار، لويى آراگون و بنیامن پره پيوست. در سال ۱۹۲۶ در كار صحنه آرايى با خوان ميرو همكارى كرد. در سال ۱۹۲۹ اولين «رمان - كلاژ» خود يعنى «زن صدسر» را منتشر كرد. در همين سال با آلبرتو جاكومتى آشنا شد و با لويس بونوئل و سالوادور دالى همكارى كرد. در سال ۱۹۵۴ جايزه بزرگ «بى ينال ونيز» را از آن خود كرد. اما چه عاملى سبب شد كه «ماكس ارنست» به فكر كار «كلاژ» بيفتند؟ يك روز بارانى در كلن كاتالوگ يك فروشنده لوازم درسى توجه او را به خود جلب كرد و اعلاناتى در همه رشته هاى درسى از رياضيات گرفته تا زيست شناسى و كالبد شناسى و غيره در آن يافت. گردآورى همه اين عناصر در كنار هم آنچنان در او تأثير گذاشت كه براى هر يك از اشيا معانى جديدى پيدا كرد كه به تندى جابه جا مى شدند. ارنست احساس كرد كه قدرت بينايى اش آنچنان زنده و بيدار شده كه به نظرش مى آمد بر روى همان كاتالوگ، اشياى جديدى در حال به وجود آمدن هستند.
ماكس ارنست در مورد ظهور «دادائيسم» در شهركلن مى گويد: درسال
۱۹۱۹ در كلن، قبل از هر چيز «دادا» براى ما به منزله يك واكنش روحى بود. يك جنگ خانمان سوز و احمقانه مدت پنج سال هستى و موجوديت ما را در هم ريخته بود (جنگ جهانى اول). كارهايى كه به اين دوره زندگى ام تعلق دارند بيش از آن كه تحسين برانگيز باشند، صداى اعتراض ها را بلندتر كردند. در پاريس، در برلن، در كلن، در زوريخ نسل جوانى كه همه افراد آن بيانگر يك احساس بودند، بر ضد دورويى و حماقت شوريدند. به نظر من اين امتياز «دادا» بود كه در عين شكفتگى از بين رفت ولى در همين مدت كوتاه بر استحكام دوستى ها قوت بخشيد و در اين ديوار حماقت روزنه كوچكى را به وجود آورد.
ارنست هنرمندي مبتكر و خلاق بود. اسلوب هاي ابداعي او چون مالش كاري و تلفيق عكس و نقاشي با تأكيد سوررئاليست ها بر اتوماتيسم و شگفت آفريني انطباق داشت. نخستين آثار او تلفيقي بودند از اشياي دم دست (چون قطعات چوب، كاغذ ديواري و غيره) و اشياي نقاشي شده كه ابهام ترغیب کننده ی آن ها با عنوان هاي انتخابي دو چندان مي شد ( تيك تاك صداي قطره اشك كوچك- 1920). او در بهترين نقاشي ها و مجسمه هايش عناصر غيرمأنوس را در كنار هم مي نهاد (از اين آدم ها چيزي نمي توان فهميد-1923) و يا با شكلهاي اندام وار بديهه سازي مي كرد ( اردو- 1927). ازجمله ديگر آثارش : زن، خاكستري و آبي (1924)؛ جنگل تيره و پرنده قرن بيستم(1961) و زن پاريسي (1950) است.

Max Ernst. Birds; also: Birds, Fish-Snake and Scarecrow. c. 1921. Oil on canvas. 58 x 62.8 cm. Staatsgalerie Moderner Kunst, Munich, Germany

No comments: