قاصدک - مهدی اخوان ثالث




فکر می کنم لازم باشد که توضیح بدهم "قاصدک" (قبل از پیدایش موبایل و اینترنت و مسنجرها و شبکه های اجتماعی)، نقش پیام رسانی داشته!
------
قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟
از کجا وز که خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی ، اما ،‌اما 
گرد بام و در من
بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار ازین در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو ، دروغ
که فریبی تو. ، فریب
قاصدک! هان ، ولی ... آخر ... ای وای
راستی ایا رفتی با باد ؟
با توام ، ای! کجا رفتی ؟ ای
راستی ایا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟
قاصدک
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند .
------
مهدی اخوان ثالث



تی اس الیوت





آوریل ستمگر ترین ماه هاست
گل های یاس را از زمین مرده می رویاند ،
خواست و خاطره را به هم می آمیزد ،
و ریشه های کرخت را با باران بهاری برمی انگیزد .
زمستان گرممان می داشت ،
خاک را از برفی نسیان بار می پوشاند ،
و اندک حیاتی را
به آوندهای خشکیده توشه می داد .
تابستان غافل‌گیرمان می‌ ساخت
از فراز اشتارن برگرسه
با رگباری از باران فرا می‌ رسید
ما در شبستان توقف می‌ کردیم
و آفتاب که می‌ شد
به راهمان می‌‌ رفتیم ؛
به هوفگارتن
و قهوه می‌ نوشیدیم
و ساعتی گفت‌ و گو می‌ کردیم.
------
تی اس الیوت - سرزمین‌هرز‌‌‌‌‌‌‌

ترجمه‌بهمن‌شعله‌ور